مرور روزنامههای پنجشنبه هفدهم مردادماه تصمیم اصلاحطلبان برای شورای شهر و شهرداری تهران در آخرین روز ماه مبارک رمضان و در حالی که بسیاری از روزنامهها ترجیح دادهاند امروز را هم به تعطیلات بروند، تصمیمات اصلاحطلبان برای شورای شهر و شهرداری تهران، آینده روابط خارجی ایران با غرب و روسیه و سخنان خواندنی بعضی مقامات دولتی در آخرین روزهای مسئولیت آنها پیش از استقرار دولت جدید مهمترین اخبار امروز روزنامههای منتشر شده است.
تصمیم اصلاحطلبان برای شورای شهر و شهرداری تهران
اعتماد از جمله روزنامههایی است که بعد از انتخابات 24 خرداد آینده شورای شهر و شهرداری تهران را مورد توجه جدی قرار داده است. این روزنامه، امروز هم به رئیس آینده شورا و معیارهای انتخاب شهردار از سوی اصلاحطلبان پرداخته است.
اعتماد در خبری نوشته است که مسجد جامعي گزينه نهايي رياست شوراي شهر تهران است. اعتماد در این باره نوشته: احمد دنيامالي منتخب مردم در دور چهارم شوراي شهر تهران گفت: اعضاي اصلاح طلب دور چهارم شوراي شهر تهران بر رياست احمد مسجدجامعي به اشتراك نظر رسيده اند. دنيامالي افزود: اعضاي اصلاح طلب دور چهارم بر رياست آقاي مسجد جامعي اشتراك نظر دارند و با توجه به سابقه 10 ساله آقاي مهدي چمران بايد ببينيم در نهايت چه كسي رياست شوراي شهر را برعهده مي گيرد، بدون شك اشتراك نظر اعضاي اصلاح طلب از سويي و تجربه 10 ساله آقاي چمران شرايط را براي تصميم گيري در گام نخست كمي دشوار مي كند و اعضا بايد امتحان سختي را در گام نخست سپري كنند. احمد دنيامالي گفت: گزينه هاي متعددي براي كانديداهاي شهرداري آينده مطرح است كه مي توان به افرادي همچون محمدباقر قاليباف، محسن هاشمي، عارف، رستم قاسمي، فتاح، مهرعلي زاده و عبدالعلي زاده اشاره كرد كه اين افراد هركدام داراي تجربيات مديريتي زيادي هستند كه بايد شوراي دور چهارم شهر تهران با دقت به بررسي اين موارد بپردازند. دنيامالي با بيان اينكه براي حزب اصلاح طلب تخصص و تجربه و توانايي كانديدا ها بسيار اهميت دارد، گفت: اصلاح طلب بودن يك فرد مانع از آن نمي شود كه ما نگاه كار شناسي خود را از آن فرد بگيريم يا اينكه اگر فردي اصولگرا باشد به تخصص وي توجه نكنيم .
همین روزنامه از توافق اصلاح طلبان بر سرتعيين شهردار تهران هم خبر داده است و نوشته: يك عضو اصلاح طلب شوراي شهر در گفت وگو با «اعتماد »تاييد كرد اعضاي شورا كه با او همفكر هستند، توانسته اند در جلسات درون گروهي خود، محورهاي انتخاب شهردار تهران را مشخص كنند. محسن سرخو، عضو شوراي شهر تهران در اين باره توضيح داد: «در شرايط فعلي، ليست چند نفره يي از مديران كارآزموده و با تجربه در اختيار اصلاح طلبان شورا قرار دارد و درباره آنها بررسي خود را آغاز كرده ايم. محورهايي كه مد نظر ما است، در ابتدا، حضور چهره يي در راس مديريت شهري است كه جنبه فني و مديريتي او از جنبه سياسي اش قوي تر باشد. محور دوم نيز اين است كه شهرداري را انتخاب كنيم تا به وسيله همسويي با دولت، بتواند مشكلات تهران را حل كند، نه اينكه مانند ادوار قبل، به دليل رقابت بين شهردار و رييس جمهور، بودجه هاي عمومي تهران پرداخت نشود.»اين نظر، مورد تاييد رييس شوراي سياست گذاري اصلاح طلبان در شورا نيز هست. محسن رهامي، در گفت وگو با «اعتماد» تاكيد كرد منطقي است اعضاي شوراي چهارم سعي كنند از مديران ارشد و باسابقه يي كه توانايي حل مشكلات تهران را دارند، به عنوان شهردار استفاده كنند. رهامي در اين باره توضيح داد: «مديران ارشد شهرداري در ادوار قبلي، به خوبي مشكلات تهران را مي دانند و به خاطر همسويي با دولت، مي توانند حق شهروندان تهراني را از بودجه عمومي دولت، بگيرند.»محور ديگري كه اصلاح طلبان روي آن به توافق رسيده اند، اولويت دادن به موضوع آلودگي هوا و ترافيك است. آنها مي گويند در صورتي به شهردار مد نظر خود در دوره بعد، راي مي دهند كه سوابق او نشان بدهد درباره كاهش آلودگي هوا و رفع مشكل ترافيك، برنامه و عملكرد قابل قبولي دارد. به گفته برخي اعضاي اصلاح طلب شوراي چهارم، شهردار آينده تهران، همچنين بايد پاسخگوي مسائل درآمد و هزينه شهرداري باشد و درباره برخي از موضوعات مانند تراكم فروشي و فشار به مردم براي جبران عدم پرداخت بودجه هاي دولتي توسعه حمل و نقل عمومي، عملكرد خود را شفاف كند.
مهمترین مسائل در روابط ایران با روسیه و آمریکا
روزنامههایی که امروز منتشر شدهاند، اخبار مربوط به پیام تبریک مقامات غربی به رئیس جمهور جدید را مورد توجه قرار دادهاند. موضوع روابط ایران با کشورهای دیگر هم مورد توجه قرار گرفته است.
شرق در ترجمه یکی از مطالب مطبوعات خارجی از احساس دوگانه روسیه از انتخاب«روحانی» خبر داده است و نوشته: در واقع مسکو در برابر یک مساله دشوار سیاسی قرار گرفته است. تفاوتهای ایدئولوژیکی خصومتهای تاریخی و فقدان اعتماد در هر دو طرف نسبت به تعهدات، باعث شده است که دو طرف نتوانند به راحتی به هم اعتماد کنند. ایرانیها هم از طولانیشدن ساخت رآکتور هستهای بوشهر از طرف روسیه انتقاد دارند. روسها تحویل موشکها و سسیستمهای پیشرفته دفاع هوایی اس-300 را هم به تعویق انداختند و این نمونهای از مواضع نهچندان دوستانه روسیه بوده است که گاهی برای قربانیکردن منافع ایران در پیگیری دستور کارهای ملی روسیه در اروپا پیش آمده است. روسها از اینکه ایرانیها موضع روسیه در مخالفت با تحریمهای بیشتر را جدی نگرفتهاند، دلخور هستند. با این حال حمایت روسها از بعضی از این تحریمها این پیام را برای ایران فرستاده است که روسها میتوانند زندگی ایرانیها را کمی سختتر کنند. در حالی که روسها آشکارا از تحریمها اعلام نارضایتی کردهاند، آنها احتمالا در نهان خود از تصویب این تحریمها راضیاند چراکه اهرم فشار مسکو در مقابل تهران را حداقل تقویت میکند. دیپلماتهای روس میتوانند ادعا کنند که ایران را از تحریمهای جدیتر رها کردهاند اما مطمئنا نمیتوانند این رویه را برای آینده و در مقابل تحریمهای جدیتر ادامه دهند. اکثر سیاستگذاران روس احتمالا با دیگر کشورها در خوشحالبودن از آمدن رییسجمهوری جدید شریکند. سیاستهای احمدینژاد موجب کاهش روابط تهران و مسکو شد و لحن شعارگونه و دردسرساز بعضی اظهارات موجب پیچیدهترشدن بعضی از تلاشهای میانجیگرانه روسیه شده بود. با این حال، تمایل روحانی برای برقراری روابط احترامآمیز متقابل میتواند به آشتی تهران و واشنگتن بینجامد. به تمام دلایلی که در بالا اشاره کردیم، روسیه از چنین اتفاقی چندان خوشحال نخواهد بود.
کیهان برزگر مدیر گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل واحد علوم و تحقیقات و کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با بهار وظیفه «ظریف» وزیر پیشنهادی خارجه را شکستن ائتلاف ضدایرانی در آمریکا دانسته و در پاسخ به این سوال که «کدام ویژگیهای محمدجواد ظریف امیدواری برای حل مسئله تحریمها و بهبود روابط منطقهای را ایجاد کرده است؟» گفته است: او از لایهها و نهادهای قدرت در غرب، بهخصوص در آمریکا شناخت دارد. این آشنایی ناشی از شناخت میدانی، تجربه کار کردن مستقیم و شناخت تئوریک و عملی از نهادهای غربی و سازمانهای بینالمللی است. بههرحال سرنوشت پرونده هستهای ایران اکنون در دست اینهاست. تحریمهای آمریکا ارتباط مستقیم با کنگره آمریکا دارد. نمایندگان کنگره هم شدیدا تحتتاثیر لابیها و اندیشکدههای آمریکایی تصمیم میگیرند. آنها شناخت کافی از تاریخ، هویت و خواست منطقهای و نگرانیهای امنیتی-سیاسی ایران ندارند. کسانی که به نوعی در واشنگتن تاثیرگذار هستند آقای ظریف را از نزدیک میشناسند. مقالاتی هم این روزها مینویسند و از این انتخاب بهشکل مثبت یاد میکنند. از این نظر آقای ظریف میتواند در انتقال نگرانیها و تقاضاهای ایران به آنها هم موفق عمل کند. بههر حال بهنظرم مهمترین وظیفه آقای ظریف شکستن ائتلاف شکلگرفته ضد ایرانی در کنگره آمریکاست. ایجاد یک فضای مثبت افراطیون کنگره را به انزوا میبرد و به طرفداران مماشات با ایران فضای لازم را برای طرح ایدهای خود میدهد. اروپاییها هم آقای ظریف را خوب میشناسند. اگرچه دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی در عمق استراتژیک درباره مسائل ایران به هم نزدیک هستند و برای راضی کردن مردم و پارلمانهای خود بعضی موقع ژست استقلال رای را میگیرند، اما این روزها علایمی وجود دارد که اروپاییها خواهان ایفای نقش فعالتری هستند. آنها میخواهند از تجربه قبلی خود به عنوان یک فرصت استفاده کنند. بهنظرم فرصت برای دو طرف فراهم است؛ اما بازگردم به نکته اولم. ایجاد تعادل بین خواستههای دو طرف کار سختی است اما غیرممکن نیست.
بهار در مطلبی دیگر از زبان صادق زیباکلام به پاسخ به این پرسش پرداخته که «اختلاف ما با آمریکا بر سر چیست؟» و نوشته: بدون اغراق هیچ موضوعی بهاندازه دشمنی میان ما و آمریکا و ابعاد مختلف آن ظرف این 34سال بعد از انقلاب مورد بحث و گفتوگو میان ما ایرانیان نبوده است. پرسش تمامی خبرنگاران خارجی که پریروز در مصاحبه مطبوعاتی رییسجمهوری حضور داشتند درباره مناقشه میان ایران و آمریکا بود. 16سال پیش هم در چنین روزهایی وقتی که خانم کریستین امانیور از طرف CNN در برابر آقای خاتمی قرار گرفت که درست در آغاز ریاستجمهوریاش بود، نخستین و شاید بشود گفت تنها پرسش مهمش این بود که آقای خاتمی «با آمریکا چهکار میخواهید بکنید؟» 16سال بعد و در آغاز ریاستجمهوری آقای روحانی، همه پرسشهای خبرنگاران خارجی از او آن بود که «با آمریکا چه کار میخواهید بکنید؟» درواقع مسئله هستهای هم عملا گره خورده به مسئله آمریکاست. به بیان سادهتر، بدون برداشتهشدن گامی در راستای حل مسئله ما با آمریکا، مشکل بتوان تصور کرد که فرجی در باب شکستهشدن بنبست مذاکرات با 1+5 بتواند برداشته شود. جالب است که پاسخهای آقای روحانی هم همان پاسخهای 16سال پیش آقای خاتمی بود. اینکه «آمریکا باید حسننیت خودش را ابتدا نشان بدهد»؛ «آمریکاییها باید با یک زبان با ما صحبت کنند.» ؛«آمریکاییها از موضع تهدید با ما برخورد نکنند و از موضع احترام با ما برخورد کنند.» ؛«آمریکاییها باید صدای مردم ایران را بشنوند که در 24خرداد چه گفتند.»؛ «ما اول باید حسننیت و صداقتی از آمریکاییها ببینیم.» ؛«آمریکاییها باید به ما از موضع برابر و احترام نگاه کنند.»
زیباکلام با این مقدمه و با اشاره به جو بین دو کشور در انتها آورده است: اما فرض بگیریم که روحانی با وجود همه فشارها، همه تهدیدها و همه اعتراضات کمر همت ببندد و یکتنه در دل شیر برود و برود پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. با توجه به فرهنگ و ادبیاتی که در این 34 سال در ایران رواج داشته و شبانهروز در کشور تبلیغ شده، اگر همه امتیازهای دنیا را هم آقای روحانی از آمریکا بگیرد و اگر آمریکاییها سند شش دانگ دنیا را هم بروند محضر و بهنام ایران بکنند، باز هم در ایران خواهند گفت که «روحانی آخرش خیانت کرد و در برابر آمریکا بهدستور هاشمیرفسنجانی عقبنشینی کرد». آمریکاییها هر اقدامی که انجام دهند و هر گامی که بردارند، از نظر ما هیچ قدمی نبوده و به فرض هم که بپذیریم آن اقدام درست بوده، خواهیم گفت که برای فریب آن اقدام را انجام دادهاند.
بهبیان دیگر و در شرایط فکری و ذهنی که در ایران علیه آمریکا وجود دارد، امکان هیچ مذاکره و گفتوگویی میان ما و آمریکا وجود ندارد و همانطور که گفته شد، اگر هم بهفرض مذاکره و گفتوگویی انجام بگیرد، صرفنظر از آنکه نتیجه آنچه باشد، ما یکسره بهعنوان، «سازش»، «تسلیم»، «کوتاهآمدن» و... با آن مخالفت خواهیم کرد.
بههمین دلیل است که بنده معتقدم مقدم بر مذاکره با آمریکا، ما باید یک گفتوگوی جدی و واقعبینانه میان خودمان انجام دهیم. اساس و مبنا، یا چارچوب این گفتوگو پرداختن به این پرسش ساده و بنیادی است. اینکه: «اساسا دلیل دشمنی ما با آمریکا بر سر چیست؟» اگر آنگونه که ما معتقدیم دلیل دشمنی ما با آمریکا بهواسطه آن است که «ما میخواهیم مستقل باشیم»؛ «ما میخواهیم یک نظام اسلامی در ایران داشته باشیم، اما آمریکاییها نمیخواهند که ما مستقل باشیم و میخواهند که ما نوکر آنها باشیم»؛ یا «نمیخواهند ما نظام اسلامی داشته باشیم و میخواهند که ما یک نظام لاییک داشته باشیم»، که در آن صورت اساسا جایی برای مذاکره، گفتوگو و رابطه با آمریکا نمیماند. ما که حاضر نیستیم استقلالمان خدشهدار شود، ما که حاضر نیستیم یک میلیمتر از استقلال یا اسلامیتمان را کوتاه بیاییم؛ بنابراین دشمنی ما با آمریکا یک امر همیشگی است. اگر دشمنی ما با آمریکا بهواسطه آن است که ما میخواهیم در عرصه بینالمللی مستقل عمل کنیم، اما آمریکاییها به ما میگویند که نه نمیشود و باید در عرصه بینالملل تابع ما باشید، عملا هیچوقت میان ما با آمریکاییها تفاهمی نمیتواند بهوجود بیاید؛ بنابراین مقدم بر اینکه ما با آمریکا بنشینیم و مذاکره کنیم، باید سوالی را که 34سال است پاسخ آن را فرض گرفتهایم، برای نخستینبار برای خودمان مطرح کنیم که بهراستی «علت دشمنی ما با آمریکا بر سر چیست؟» کمترین دلیل من برای اهمیت طرح این پرسش آن است که اگر نگفته باشم که همه آنچه را ما درباره آمریکا ادعا میکنیم و برای خودمان ساخته و پرداختهایم، لااقل بخش عمدهای از آنها واقعیت ندارند و معلول ذهن ما است، اين ذهنيت دليل كافي برای توجیه ضرورت یا علت دشمنیمان با آمریکا نيست.
از شکستهنفسی آقای بهمنی تا توضیحات وزیر صنعت
مقامات دولت دهم که هنوز در دولت یازدهم جایگزین آنها رسما معرفی نشده است، آخرین روزهای مسئولیت خود را میگذرانند و بعضی از آنها امروز طرف گفتگوی روزنامهها قرار گرفتهاند.
اعتماد در باره آخرين دفاعيات رييس كل بانك مركزي نوشته است: دوم مهرماه سال 87 با حكم رييس جمهور، رييس كل بانك مركزي شد و در اين دوره، اقتصاد ايران و بازار پولي و مالي كشور بيشترين تغييرات را حس كرد. در راس اين تغييرات، نرخ تورم قرار دارد كه همه مردم تاثير آن را در كوچك شدن سفره هاي خود شاهد بودند. به عبارتي، زماني كه محمود بهمني سكان بانك مركزي را به دست گرفت، نرخ تورم 8/22 درصد بود و امروز به 40 درصد رسيده است. نرخ ارز هم در اين مدت از 900 تومان حدود چهار برابر شده است و هم اكنون در بازار آزاد 3210 تومان به فروش مي رود. كاهش ارزش پول ملي هم كه جاي خود را دارد كه بنا به گفته آگاهان اقتصاد ايران، به يك سوم كاهش يافته است. هر چند نبايد از اين نكته غافل بمانيم كه در دو سال آخر فعاليت بهمني، تحريم بانك مركزي و پس از آن، تحريم نفتي اتفاق افتاد كه در همه اين تحولات بي اثر نبود. اما با اين حال، مجموعه سياست هاي اتخاذ شده و حرف ها و سخن هايي كه هر از گاهي از زبان مسوولان بانك مركزي شنيده مي شد يا خبرهايي كه اعلام مي كردند، بر نوسانات بازار دامن زد: از جمله، زماني كه قيمت سكه روز به روز بالامي رفت، رييس كل بانك مركزي اعلام كرد كه اگر لازم باشد، سوپرماركت ها را هم سكه فروش مي كنيم، اما هيچگاه اين سياست تزريق سكه و ارز به بازار براي كنترل قيمت ها موثر نيفتاد و بازار جهت ديگري را خلاف سياست هاي بانك مركزي طي مي كرد. به همين دليل، نمايندگان در جلسه يي كه با وزراي اقتصادي و رييس كل بانك مركزي داشتند، تاكيد كردند كه اگر بهمني صحبت نكند، نرخ ارز و سكه ثبات بيشتري دارد! در اين ميان، موضوع عدم استقلال بانك مركزي هم جاي خود را دارد و گاه حتي گفته مي شد كه رييس كل بانك مركزي از خود اختياري ندارد و از دولت دستور مي گيرد و همين مساله، چالش هاي اقتصادي امروز را رقم زد.
در انتهای این گفتگو، بهمنی در پاسخ به این سوال که «چه توصيه يي براي رييس كل بعدي بانك مركزي داريد؟» گفته است: اگر من مي خواستم به رييس بعدي توصيه كنم كه خودم انجام داده بودم. فردي گفت پدرم مرد، عمرش را به شما داد. به او گفتند كه اگه پدرت عمر داشت، خودش عمر مي كرد. من هم اگر توصيه يي داشتم و مي توانستم، خودم انجام مي دادم. چرا فرد ديگري آن كارها را انجام دهد.
اعتماد همچنین در نقل بخشی از سخنان غضنفری در شام آخر وزير صنعت نوشته است: وي در ادامه با اشاره به اينكه در مورد واگذاري معادن بزرگ چالش جدي با وزارت اقتصاد و سازمان خصوصي داشتيم، افزود: ما معتقديم كه معادن بزرگ جزو انفال هستند و نبايد واگذار شوند. بلكه حق برداشت از معادن بزرگ بايد واگذار شود. از سوي ديگر در مورد احياي سازمان هاي توسعه يي هم با معاونت برنامه ريزي رياست جمهوري مشكل داشتيم. در بودجه سال جاري هر جا اسم سازمان هاي توسعه يي بود نام اين سازمان ها خط خورده بود. ما از اين موضوع راضي نيستيم. توصيه مي كنم دولت جديد توجه ويژه يي به سازمان هاي توسعه يي داشته باشد. بودجه آنها كم است. بهتر شده اما راضي نيستيم.»
غضنفري درباره ماجراي پرحاشيه واگذاري نمايشگاه بين المللي تهران به صدا و سيما گفت: «ما در مورد واگذاري شركت نمايشگاه هاي بين المللي موضع گرفتيم و براي رييس جمهوري هم نامه نوشتم. در راي گيري هيات در اين مورد نيز نظر و دلايل مخالفت خود را اعلام كردم. به هيچ وجه مخالفت ما با اين قضيه به معناي تضعيف صدا و سيما نبود. صدا و سيما كارش خيلي مهم است و نهاد ضداستكباري است. اما در همين حد كه مهم است، نهادهاي ديگر هم مهم هستند و ما هم اهميت خاص خود را داريم. ما بايد از كار خودمان دفاع كنيم و معنايش بي اهميتي كار صدا و سيما نيست. هر چيزي در جاي خود نكوست.»
*** روزنامه های بین المللی ادعاهای جدید نتانیاهو درباره برنامه هستهای ایران فرستادن نامه تبریک نخستوزیر انگلیس برای رئیسجمهور ایران، دیدار معاون وزیر خارجه ایتالیا با رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، تحلیل رابطه ایران و آمریکا پس از روی کار آمدن روحانی، ادعاهای جدید نتانیاهو درباره رئیس جمهور ایران و ادعای ساخت مرکز موشکی جدید در ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است. فرستادن نامه تبریک نخستوزیر انگلیس برای رئیسجمهور ایران، دیدار معاون وزیر خارجه ایتالیا با رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، تحلیل رابطه ایران و آمریکا پس از روی کار آمدن روحانی، ادعاهای جدید نتانیاهو درباره رئیس جمهور ایران و ادعای ساخت مرکز موشکی جدید در ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است.
فرستادن نامه دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس به حسن روحانی، مهمترین خبر مربوط به ایران است که امروز در مطبوعات جهانی به چشم میخورد. به نوشته «گاردین»، کامرون در این نامه ابراز امیدواری کرده که انتخاب روحانی، فرصتی برای بهبود روابط میان لندن و تهران پدید بیاورد؛ افزون بر این، در این نامه که در اصل برای تبریک آغاز به کار رسمی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران فرستاده شده، ابراز امیدواری شده که روابط دو کشور بر مبنایی گام به گام و متقابل بهبود پیدا کند.
کامرون همچنین از روحانی خواسته تا جدی و سازنده نسبت به رفع نگرانیهای جامعه بینالمللی درباره فعالیتهای هستهای ایران اقدام کند؛ درخواست نخست وزیر انگلیس از روحانی برای کمک به حل و فصل صلحآمیز بحران سوریه، از دیگر بخشهای این نامه است.
در همین حال، معاون وزیر خارجه ایتالیا نیز از تمایل کشورش به گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران سخن گفته است. به نوشته خبرگزاری «ترند»، لاپو پیستلی که برای دیدار با مقامات ایرانی به تهران سفر کرده بود، در دیدار با علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفته، سفر هیأت دیپلماتیک ایتالیا به ایران برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید، مقدمهای برای انجام مجموعهای از دیدارها در سطوح گوناگون است.
وی همچنین بر اهمیت روابط پارلمانی در ارتقای رابطه دوجانبه میان دو کشور تأکید کرده است. وی خبر داده که در همین راستا، رئیس کمیسیون سیاست خارجی سنای ایتالیا به زودی به تهران سفر خواهد کرد.
اما در مطلبی درباره رابطه ایران و آمریکا، خبرگزاری «رویترز» مینویسد هر یک از دو طرف، منتظر برداشته شدن گام اولیه از سوی طرف مقابل و دریافت امتیازی از طرف دیگر هستند. این خبرگزاری مینویسد، ریاست جمهوری حسن روحانی میانهرو، پنجره فرصتی را برای حل و فصل مسأله هستهای ایران و پیشبرد روند دیپلماتیک میان ایران و غرب فراهم آورد؛ اما در صورتی که هر یک از دو طرف همچنان برای برداشته شدن گام نخست، منتظر طرف مقابل بماند، شاید این پنجره بسته شود.
در ادامه این مطلب به نمونههایی از اظهارنظرها و موضعگیریهای دو طرف در روزهای اخیر اشاره و همچنین تأکید شده که در مورد رابطه با آمریکا، موافقت رهبری ایران برای انجام هر گونه کاری ضروری است.
اما گمانهزنیها درباره احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا در شرایطی صورت میگیرد که نخست وزیر رژیم صهیونیستی، همچنان به تلاش خود برای افزایش فشارها بر ایران ادامه میدهد.
به نوشته روزنامه «واشنگتن پست»، نتانیاهو برای چندمین بار در روزهای اخیر اظهار داشته ایالات متحده و بقیه جهان با دیدن چهرهای از یک رئیس جمهور میانهرو در ایران، دچار اشتباه شدهاند.
وی همچنین گفته، ایران نه تنها به برنامه هستهای خود ادامه میدهد، بلکه پس از انتخاب حسن روحانی و طی هفتههای اخیر، به «تلاشهای خود برای دستیابی به سلاح هستهای» شدت نیز بخشیده است. نتانیاهو بار دیگر روحانی را «گرگی در لباس میش» خوانده و مدعی شده، وی تلاش دارد از راه گفتوگو با کشورهای جهان، برای پیشبرد برنامه هستهای ایران زمان بخرد.
در پایان، روزنامه «تلگراف» نیز با انتشار مطلبی، ادعاهایی درباره برنامه موشکی ایران مطرح کرده است. این روزنامه مینویسد، چند هفته پس از اعلام دولت ایران مبنی بر ساخت یک مرکز فضایی جدید برای پیشبرد برنامههای ماهوارهای، تصاویری از یک پایگاه در استان سمنان به دست آمده که از دید «تحلیلگران»، ممکن است به جای پرتاب راکتهای فضایی، از آن برای آزمایش موشکهای بالیستیک استفاده شود.
این روزنامه مینویسد در مرکز جدید که هم اکنون در حال ساخت است، هیچ مخزنی برای سوخت مایع راکت که در برنامه فضایی ایران استفاده میشود، وجود ندارد و بنابراین، به نظر میرسد که این مرکز در اصل برای آزمایشهای موشکی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. |