مجلس آینده و رقابت گروهها و جناحهای مختلف سیاسی . |
|
|
|
یکشنبه, 28 اردیبهشت 1393 ساعت 19:35 بازدیدها:2221 مرتبه
|
مجلس آینده
همه گروههای سیاسی مطرح کشور، این روزها با تشکیل اتاقهای فکر به رقابت سیاسی درچگونگی کسب اکثریت کرسیهای مجلس دهم میاندیشند و مهمترین دغدغه آنان این است که مجلس آینده به کدامیک از جناحهای سیاسی تعلق میگیرد!؟ رقابت سیاسی گروهها و احزاب سیاسی در کسب صندلیهای قانونگذاری در همه نظامهای پارلمانی دنیا امری بدیهی وطبیعی است. اما آنچه در فرایند گزینش کاندیداها در ایران از سوی احزاب و گروههای سیاسی برای رسیدن به مجلس مورد بررسی قرار میگیرد،
رأیآوری صرف و شانس فرد مورد نظر در اقبال عمومی است و متأسفانه در میان هیاهوهای سیاسی رقابت، چیزی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، توانایی و شایستگی نامزدها، در چگونگی پایان دادن به مشکلات متعدد داخلی و خارجی کشور است. آزمون صحیح رقابت سیاسی در انتخابات دهم، نه در تعداد کرسیهای نمایندگی هر کدام از احزاب و گروههاست! بلکه آنچه مهم واساسی است، تلاش و مساعدت و مسابقه در فرستادن کسانی به مجلس است که خود یک ملت باشند برای کشور! ومثل امثال مدرسها و مصدقها در شرایط زمانی ومکانی خاص خود، بتوانند در پیچهای حساس تاریخ و گشودن گرههای کور کشورداری، نقشآفرینی کنند و بهراستی عصاره فضایل ملت باشند. والّا طرح و نمایش مشکلات کشور، بحث و سخنرانی و برجستهکردن گرفتاریهای مردم با شعارهای مبهم، بدون دادن راهحل منطقی و کارشناسی هنر نمایندگی مجلس نیست! مجلس باید بهصورت کانون کارشناسی در میان گروههای سیاسی کشور، موتور محرکه توسعه و پیشرفت کشور باشد، یا به زبانی دیگر تمام کارهایی که یک دولت توسعهگرا باید انجام دهد و همه اندیشهها وتحرکاتی که باید در مسیر افزایش قدرت و توان ملی شکل بگیرد باید هسته مرکزیاش مجلس شورای اسلامی باشد. مجلسی که منطقاً نقطهثقل و محور قاعدهمندی و سامان داخلی کشور است و باید توانایی برنامهریزی در راستای مکانیزمهای داخلی و خارجی برای حفاظت از فرهنگ و اقتصاد و امنیت ملی را داشته باشد. بنابراین دلسوزان و نخبگان و مدعیان توسعه کشور باید از هماکنون بهنوعی حرکت کنند تا مجموعهای توانمند از نخبگان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حوزه تصمیمگیری و اندیشهسازی بتواننداز طریق آرای مستقیم مردم، پیگیری توسعه کشور را نمایندگی کنند. فلذا برای شکل گیری مناسب مجلس آینده باید کانونهای قدرت از هم اکنون در کشور بهنوعی حرکت کنند که هر گروهی خود رادر امتداد کانونهای دیگر قدرت در راستای منافع ملی تعریف کند. مجلس آینده باید با برخورداری از یک منبع تحریککننده فلسفی بهنام توسعه ایران اسلامی از مسائل فرعی بهدور باشد و این مهم جز با رقابت حزبی سالم و منطقی و نقش فزاینده مردم در تصمیمگیریهای انتخاباتی و سیاسی ممکن نیست. انتخابات مجلس آینده باید پلی میان گروههای سیاسی مطرح کشور، طراحی کند و ارتباطی سازمانی و ارگانیک میان دستهجات و طبقات اجتماعی و گروههای سیاسی، برقرار نماید و بهخصوص اصلاحطلبان باید بپذیرند که تلاش برای کشاندن مجلس آینده به اردوگاه خود بار دیگر ورود به ورطه تکرار در تاریخ چالشهای متقابل را رقم خواهد زد و اصولگرایان هم باید دریابند که مجلس برای آنان هرگز یک باشگاه سیاسی حزبی نیست بلکه مجلس شورای اسلامی قلب تپنده جمهوریت نظام است که جمهوری از طریق آن به نظام راه مییابد و پیروی از سیاست تکصدایی در مجلس نهتنها به بنبست سیاسی کشور میانجامد بلکه اولویتها را خدشهدار میکند و شکافهای سیاسی و اجتماعی درون کشوری با تاریخ پیچیده و ترکیبی چندزبانی را عمیقتر مینماید! فلذا هر تلاشی از جانب یکی از اضلاع قدرتمند سیاسی برای تسلط بر دیگری در مجلس آینده در نهایت منجر به تضعیف خلاء مفهوم نخبگی و کارشناسی در کشور میگردد و چشمانداز مثبت پیوستن اصلاحطلبان و اصولگرایان در نظام همکاری کارشناسی در سطح ملی را برای چندمینبار به تاخیر میاندازد. |