زیبا کلام: می خواهند اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی را درگیر حاشیه کنند. |
|
|
|
جمعه, 14 آذر 1393 ساعت 22:56 بازدیدها:2019 مرتبه
|
صادق زیباکلام: میخواهند اصلاحطلبی و دموکراسیخواهی را درگیر حاشیه کنند. صحبت از بحثهای حاشیهای تحت عنوان دورن نظام، بیرون نظام و... به نظر من از طرف جریان رقیب، اصولگرایی، پایداریها و جریانهای مشابه به وجود میآید که بحث اصلی دموکراسیخواهی را تحت تاثیر قرار دهند. به نظر من موضوع اصلاحات و اصلاحطلبی بعد از بیست سال یا پنجاه سال این نیست که بگویم چه احساسی به امام(ره) داشته و دارند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: اصلاحطلبی امروز یعنی دموکراسیخواهی و تلاش درجهت آزادی لذا آن چیزی که اهمیت دارد تلاش در جهت آزادی است و بحثهای دیگر٬ بحثهای حاشیهای است.
صادق زیبا کلام درباره جایگاه و وضعیت امروز و گذشته اصلاحطلبان گفت: به نظر من موضوع اصلاحات و اصلاحطلبی بعد از بیست سال یا پنجاه سال این نیست که بگویم چه احساسی به امام(ره) داشته و دارند.
وی گفت: امروز کسانی با اشاره به گفتههای برخی از چهرههای منتسب به اصلاحطلبی میگویند اصلاحطلبان امام را قبول ندارند پس بیرون از نظام هستند. در حالیکه بدون تردیداز نظر اصلاحطلبان امام رهبر این انقلاب و مرجع تقلید آنها بوده است و خود را موظف به تبعیت میدانستند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در مجلس دوم که اکثریت آن را اصولگرایان تشکیل میدادند٬ هرچند امام تاکید داشت مجلس به مهندس موسوی رای دهد٬ ۹۹ نفر به این گزینه و انتخاب رهبری که آن زمان رییس جمهور وقت بودند و مورد تایید امام بود رای نداند؛ با اینهمه این موضوع به معنی آن نیست که این طیف از اصولگرایی مخالف امام بوده است.
وی خاطرنشان کرد: به نظر من مسئله و بحث امروز اصلاحطلبان این نیست که آنها خارج از نظام یا داخل نظام هستند چراکه خود کسانی که اینگونه حرف میزنند٬ می دانند جریان اصلاحات برآمده از دل همین نظام است و توسط چهرههایی هدایت می شود که متعلق به همین نظام هستند.
زیباکلام افزود: اصلاحطلبی امروز یعنی دموکراسی خواهی و تلاش درجهت آزادی مطبوعات که کسی نتواند بدون رای دادگاه صالح٬ روزنامهای را تعطیل کند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: امروز اصلاحطلبان باید فارغ از هر بحث حاشیهای مطرح شده بدانند یکی از ارکان اصلی اصلاحطلبی این است که هیچ فردی با افکار و عقاید سیاسی متفاوت٬ و به صرف انتقاد از سیاستهای دولت را نباید متهم به فعالیت علیه نظام کرد لذا اصلاحطلبی در این جهت حرکت و تلاش میکند.
زیبا کلام با بیان اینکه اصلاحطلبی به درون، بیرون، خارج و داخل از نظام مربوط نمیشود٬ تصریح کرد: هرکسی به دنبال دموکراسی خواهی، اجرای قانون و عدالت اجتماعی و... باشد، اصلاح طلب است.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بیان کرد: صحبت از بحثهای حاشیهای تحت عنوان دورن نظام، بیرون نظام و... به نظر من از طرف جریان رقیب، اصولگرایی، پایداریها و جریانهای مشابه به وجود میآید که بحث اصلی دموکراسیخواهی را تحت تاثیر قرار دهند.
وی گفت: اصلاحطلبان نباید درگیر این مسائل حاشیهای و پاسخگویی برآیند و باید سعی کنند توسط رسانههای مستقل و در راستای مسائل اصلی اصلاحطلبی٬ یعنی دموکراسیخواهی قدم بردارند.
زیباکلام تاکید کرد: یکی از پیگیرهای جریان اصلاحطلبی باید این باشد که چگونه ممکن است افرادی در مجلس٬ تنها با ۵ درصد آرا خود را نماینده مردم معرفی کنند.
این استاد دانشگاه در پایان اضافه کرد: همانطور که گفتم موضوع اصلی اصلاحطلبی٬ دموکراسیخواهی و پیگری آنها باید بحثهای بنیادی آن باشد و به مطالب حاشیهای که برخی از افراد و گروهها تحت عنوان درون نظام یا خارج نظام مطرح میکنند٬ توجه نکنند چراکه خود کسانی که اینگونه حرف میزنند٬ می دانند جریان اصلاحات برآمده از دل همین نظام است و توسط چهرههایی هدایت می شود که متعلق به همین نظام هستند.
همه وعدههای یک رییسجمهور صادق زیباکلام
نامزدهای ریاستجمهوری در انتخابات، معمولا وعدههایی میدهند که به نظر آنها، کسر قابلتوجهی از رایدهندگان به تحقق آنها علاقهمند هستند. آقای روحانی هم از این قاعده کلی مستثنا نبوده است. ایشان هم در دوران مبارزات انتخاباتی در سال 92، وعدههایی دادند که تصورشان بر این بود که خواسته و حرف دل بخش عمدهای از جامعه است. فرض ما هم بر این است که آقای روحانی وعدههایی را دادند که تصور میکردند امکان تحقق آنها وجود دارد. این فرض همچنان بعد از گذشت 17ماه از عمر دولت، باقی است. وقتی ایشان روز گذشته در گرگان در حضور دههاهزارنفر با صدای بلند اعلام میکند که «من بر تحقق وعدههایم به جوانان همچنان باقی هستم»، تایید و تاکیدی است که ای دانشجویان و جوانان که بسیاری از شما به من رای دادید تا آن وعدهها را محقق کنم، به شما میگویم که با وجود گذشت 17ماه، نه آن وعدهها را فراموش کردهام و نه بنا دارم که در راستای تحقق صمیمانه و صادقانه آنها از تلاش، خودداری کنم. اما این یک بعد قضیه است. یک بعد دیگر قضیه اگر نگفته باشیم تحقق آن وعدههاست، دستکم دادن اطمینان به رایدهندگان است که منِ روحانی همچنان صادقانه و مصمم در جهت تحقق آن وعدهها کوشش میکنم. اینکه مردم ببینند یا درستتر گفته باشیم «احساس کنند» رییسجمهور با همه توان درجهت محققشدن آن خواستهها برآمده اما نشده یا نتوانسته گامهای بلندتری بردارد، یک شکل و یک حالت ماجراست. اما شکل دیگر، که چندان خوشایند هم نیست، این وضعیت است که مردم احساس کنند فرد منتخب یا کابینه و سایر دولتمردان، ترجیح میدهند بهجای واردشدن در آبهای عمیقتر دور از ساحل، در همان آبهای کمعمق و بیخطر اما امنتر و راحتتر کنار ساحل بمانند. بدون تردید آقای روحانی دارد بهتدریج وارد مرحلهای از چهارسال ریاستجمهوریاش میشود که ممکن است برخی رایدهندگان و اتفاقا همان جوانان -که ایشان دیروز در گرگان اصرار داشتند که از رییسجمهورشان بپذیرند که او همچنان بر عهد خود باقی است- بهتدریج دچار نوعی احساس دشواربودن تحقق وعدهها شوند یا اینکه آن سخنان بیشتر برای حالوهوای انتخاباتی بیان شده و واقعیتهای موجود، نشانههای دیگری را بروز میدهد. اما چرا میگوییم از حالا بهبعد مساله تحقق وعدهها به شکل دیگری از سوی رایدهندگان ارزیابی خواهد شد؟ بهواسطه اینکه بههرحال درخصوص پرونده هستهای بعد از 10سال مذاکرات فرسایشی، نوعی ترک مخاصمه ایجاد شده است و طرفین به توافق رسیدهاند و مابقی اختلافات، پشت میز مذاکرات ظرف هفتماه آینده قرار است حلوفصل شود. این موضوع یقینا بزرگترین دستاورد دولت یازدهم است اما این موفقیت همچون شمشیر دودم است، چرا که از سویی دیگر، انتظارات آن 19میلیون را در قبال وعدههای آقای روحانی افزایش میدهد. تا پیش از آن، ممکن است برخی حامیان آقای روحانی استدلال کنند همه انرژی دولت بر پرونده هستهای متمرکز شده بنابراین سقف مطالباتشان از دولت را خیلی پایین آورده بودند اما پس از آن، این «توجیه» دیگر کارساز نیست. مردم و بهویژه جوانان و دانشجویان بهتدریج میخواهند ببینند که رییسجمهور واقعا در جهت وعدههایش تلاش میکند؟ اتفاقا نفس اینکه آقای روحانی هربار که با قشر جوان کشور روبهرو میشود تکرار میکند که «وعدهها» را فراموش نکرده، نشاندهنده نگرانی ایشان است.
مبادا آنان واقعا هم این تصور را در ذهن داشته باشند و این بدترین وضعیت روانشناسی اجتماعی است که برای هر دولتی ممکن است اتفاق بیفتد. میماند دو آلترناتیو دیگر. نخست آنکه شخص آقای روحانی بهمراتب بیش از دولتش اصرار بر پیشبرد وعدهها دارد اما شماری از اعضای کابینه و مسوولان استانی آنگونه که رییسجمهور اصرار دارد، در تحقق وعدهها مصر نیستند یا بهواسطه محافظهکاری، تردید میکنند که قاطعانه در مقابل فشارهای بلاموضوع افراد بدونمسوولیت، بایستند. آلترناتیو بعدی آن است که رییسجمهور صادقانه و صمیمانه قصد تحقق وعدهها را دارد و دستکم شماری از دولتمردان با وی همراه هستند اما بنا بر دلایلی، با مشکلات جدی روبهرو هستند. در آن صورت، رییس دولت اخلاقا وظیفه دارد با 19میلیوننفری که برای تحقق وعدهها به او رای دادهاند، سخن بگوید و مشخص کند او چه میخواسته انجام دهد و چرا و چگونه و در کجا با مشکل مواجه شده است.
|