مجمع روحانیون اتاق فکر اصلاحات می شود؟ |
|
|
|
شنبه, 02 خرداد 1394 ساعت 22:55 بازدیدها:2543 مرتبه
|
مجمع روحانیون؛ اتاق فکر اصلاحات میشود؟ /نامهای که راه را برای بازگشت سنتیترین چپهای ایران باز میکند. مجمع روحانیون، تصمیم دارد استراتژیهای سیاسی اصلاح طلبان را تبیین کند. آنها میخواهند اتاق فکر جریان اصلاحات باشند. این روزها « نامههای» رد و بدل شده میان مجمع روحانیون و دفتر رهبرانقلاب و رئیس جمهور باعث شده است، تا بسیاری به این فکر کنند که مجمع روحانیون به عنوان رهبر جریان چپ میانه رو ایران،
پس از سالها انفعال وارد فضای سیاسی کشور شده است. نامه این نهاد سیاسی و مذهبی خطاب به رهبرانقلاب در پی درگذشت خواهر بزرگوارشان و پاسخ دفتر رهبرانقلاب به این نامه، باعث شد تا بازهم نام مجمع روحانیون مبارز بر سر زبانها بیفتد.
میشود این ردوبدل شدن نامه میان دفتر رهبرانقلاب و مجمع روحانیون را نشانهای از برگشت این نهاد به فضای سیاسی ایران دانست. مجمع روحانیون بعد از انتخابات 88 به دلیل اختلاف نظرهایی که با حاکمیت داشت به ویژه بر سر نتایج انتخابات، تصمیم گرفت چندسالی حاشیه نشین شده و به جای بازیگری در عرصه سیاسی، نظاره گر این میدان شود.
نامه رد و بدل شده میان بیت رهبری و دفتر مجمع و پیشتر نامه موسوی خوئینی ها به روحانی، نشانه مهمی است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. شاید این نامه ها را به توان مقدمهای برای ورود دوباره این مجمع به فضای سیاسی کشور دانست. اعضای اصلی مجمع به خوبی میدانند که به دلیل حوادث سال 88 چندان نمیتوانند حضور مستقیم در انتخاباتهای مجلس و ریاست جمهوری و مهمتر از همه خبرگان رهبری داشته باشند به خاطر همین تصمیم گرفتهاند که رهبری جناح چپ در انتخابات مجلس را به عهده بگیرند. ممنوع التصویری و ممنوع البیانی دبیرکل این مجع، حاشیههای ایجاد شده برای موسوی خوئینیها نمونههایی از مشکلات رهبران این مجمع است که اجازه نمیدهد که دیگر به حضور مستقیم در انتخابات فکر کنند.
مجمع تصمیم دارد استراتژیهای سیاسی اصلاح طلبان را تبیین کند. آنها میخواهند اتاق فکر جریان اصلاحات باشند. تجربه و سابقه سیاسی آنان در سی سال گذشته میتواند کمک بسیاری برای رهبری اصلاحات باشد. آنان میخواهند تقریبا به همان نقشی برسند که جامعه روحانیت مبارز در جریان اصول گرایی دارد.
مجمع در کنار فعالیتهای انتخاباتی برای مجلس، تصمیم دارد از نیروهای سفید خود برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری استفاده کند. موسوی بجنوردی از اعضای شناخته شده این نهاد در گفتوگویی اعلام کرد که مجمع روحانیون برنامه جدی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان دارد.
پدر همسر سیدحسن خمینی اعلام کرد که «در مجمع روحانیون مجتهد داريم و فراوان هم داريم. مجتهداني درجه يك داريم كه مسائل روز را ميتوانند اجتهاد كنند و مورد قبول مردم هم هستند.» پیش از این نیز موسی لاری از دیگر اعضای مجمع از فعالیتهای این نهاد برای انتخابات مجلس خبرگان خبر داده بود. قطعا باید منتظر ماند و فعالیتهای این نهاد را در روزهای باقی مانده تا انتخابات دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان مشاهده کرد.
برای شناخت بیشتر نقش مجمع روحانیون مبارز در سپهر سیاست ایران بهتر است دلایل شکل گیری و جدایی آنها از جامعه روحانیت مبارز را مرور کنیم.
اختلافات سیاسی در دهه 60میان اعضای برجسته جامعه روحانیت بعد از روی کارآمدن میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر زمینه ساز بروز انشعابی گسترده و تاریخی در این جریان مذهبی و سیاسی کشور شد. ارائه یک لیست واحد از سوی جامعه روحانیت برای انتخابات مجلس سوم زمینه ساز پررنگ تر شدن اختلافات درون گروهی جامعه روحانیت مبارز تهران شد .
جناح اقلیت جامعه روحانیت (مجمع روحانیون بعدی) اصرار داشتند کههادی غفاری و فخرالدین حجازی در لیست مجمع برای انتخابات مجلس سوم باشند ولی اکثریت اعضا با این تصمیم مخالف بودند. علت مخالفت هم آن بود که معتقد بودند این افراد صلاحیت حضور در مجلس را ندارند و حائز ویژگیهای کافی نیستند.
آیتالله مهدوی کنی در باب اختلاف بر سر تعیین مصادیق کاندیداها گفتهاند: «واقعاً بعضی مسائل را نمیشود گفت. هرچه بود یکی اختلاف سلیقهها بود و یکی عدم اعتماد. ما به بعضیها اعتماد دینی نداشتیم. معنایش این نیست که آنها را بیدین میدانستیم، ولی میگفتیم هرکسی که آمد و شعار تندی داد، دلیل دینداری او نمیشود و نمیتوانیم تأییدش کنیم؛ علیالخصوص با رفتارهایی که عدهای از آنها در سالهای اولیه انقلاب داشتند. ما میگفتیم در جامعه روحانیت وظیفه ما این است که خطوط را حفظ کنیم و تأیید بعضی از افراد، شکستن این مرزهاست.»
همین نظرات و اختلافات باعث شد تا سید محمد خاتمی و موسوی خوئینیها با مهدی کروبی ملاقات نموده و پیشنهاد انشعاب از جامعه روحانیت مبارز را مطرح کردند. سیدعلیاکبر محتشمیپور (از اعضای برجسته مجمع روحانیون) نقل کرده است:«در این زمان آقای سیدمحمد خاتمی و موسوی خوئینیها به دیدن آقای کروبی رفته و با توجه به جمعبندیهای به عمل آمده در مورد عملکرد جامعه روحانیت مبارز پیشنهاد انشعاب و تأسیس یک تشکیلات روحانی مستقل از جامعه روحانیت مبارز مطرح شد از این رو تصمیم بر این شد که آقای کروبی و موسوی خوئینیها در مورد تشکیل این تشکیلات جدید با امام صحبت کنند و نظر موافق ایشان راجلب نمایند و با توجه به آنکه در آن زمان آقای کروبی در بیمارستان بستری بود آقای خوئینیها به تنهایی در اسفند ماه سال 1366 با امام ملاقات کرد و برخلاف آنچه برخی تصور میکردند امام با ایجاد انشعاب در جامعه روحانیت موافقت کردند.»
اعضای برجسته این گروه برای رسمی کردن این انشعاب به دیدار امام خمینی رفتند و تصمیم خود را برای جدایی با ایشان درمیان گذاشتند. علی اکبر ناطق نوری به عنوان چهرههای شناخته شده جریان راست در خاطرات خود به دیدار اعضای مجمع با امام خمینی اشاره میکند و مینویسد:« جمعی از آقایان... خدمت امام رسیدند و در توضیح دلایل انشعاب، اظهار داشتند که اگر با این نگاهی که آقایان دارند ادامه دهیم، جوانها را از دست میدهیم و ممکن است فاصله جوانها با روحانیت بیشتر شود و جوانها از دست بروند. جامعه روحانیت نمیتواند جوانها را جذب کند؛ بنابر این ما که روحانی هستیم بهتر است که جوانها را جذب کنیم و لازمهاش هم این است که تشکیلاتی با ادبیات خاص خودمان راه بیندازیم. با این توجیه حضرت امام هم برای انشعاب آقایان از جامعه روحانیت چراغ سبزی نشان دادند و مجمع روحانیون مبارز تهران تشکیل شد.»
حضرت امام خمینی نیز بعد از دیدار و درخواست اعضای جدا شده جامعه روحانیت با درخواست انشعاب آنها موافقت میکنند و در نامهای به آنها مینویسند:« «انشعاب از تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل، و ایجاد تشکیلات جدید، به معنای اختلاف نیست .اختلاف در آن موقعی است که خدای ناکرده هرکس برای پیشبرد نظرات خودبه دیگری پرخاش کند که بحمدالله، با شناختی که من از روحانیون دست اندرکارانقلاب دارم، چنین کاری صورت نخواهد گرفت . من به شما و همه کسانی که دلشان برای اسلام عزیز می تپد دعا می کنم، و توفیق آقایان را از خداوندمتعال خواستارم»
بعد از این نامه مجمع روحانیون رسما فعالیت خود را آغاز کرد و مردم ایران با نهاد تازهای به نام مجمع روحانیون مبارز آشنا شدند که سالها شاهد نقش آفرینی آنان در فضای سیاسی کشور بودند. |