Notice: Constant html_javascript_convert_error_invvar already defined in /home/davtal/domains/davtalabin.com/public_html/modules/mod_typewriterticker/mod_typewriterticker.php on line 342
جمعه, 31 فروردین 1403

معرفی داوطلبان انتخابات

داوطلبان انتخابات مجلس و شوراها.

   اخبار انتخابات : آرشیو اخبار
انتخابات و تغییرات بنیادین در فهم انسان ایرانی. ((دکتر عبداللهی)) مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
جمعه, 21 اسفند 1394 ساعت 15:20 بازدیدها:4240 مرتبه

(( انتخابات و تغییرات بنیادین در فهم انسان ایرانی. ))‎ دکتر عبداللهی 
((تغییرات بنیادین در فهم انسانها:))
سوال این است آیا انتخاب مردم در انتخابات اخیر نشان از تغییرات بنیادین در فهم و اندیشه انسان ایرانی داشت؟
تقریبا اکثر افراد جامعه ما زشتی ها و قباحت ها را تشخیص میدهند و از کارهای غیر اخلاقی و غیرانسانی انتقاد دارند و در حرف شدیدا به رفتارهای ناپسند میتازند و حتی با جوک درست کردن کارهای غیر قانونی و دور از شان انسان را به تمسخر میگیرند. ولی متاسفانه یک نفر به همان رفتارها و کارها که از خودش سر میزند اهمیتی نمیدهد و شاید هر روز هزاران بار همان عمل را تکرار میکند مثلا دروغ گفتن یا ریاکاری و یا مسائل خیلی پیش پا افتاده مثلا به فرهنگ رانندگی در سطح خیابانها نگاه کنید وقتی از یک مسیر یک کیلو متری رد میشوید چند نفر را میبینید که اهمیتی به مقرارات راهنمائی و رانندگی نمیدهد. ولی وقتی باهمان ادمها حرف میزنید با چه الفاظی از فردی که قوانین رانندگی را زیرپا میگذارند یاد میکنند. در واقع همه افراد جامعه به خاطر جهل به نزاکت اجتماعی و اخلاق مدنی و

ناآگاهی از زندگی متمدنانه با تمام بی تفاوتی همه قوانین و مقررات زندگی اجتماعی را نادیده میگیرند: مسئولین یک جور، عوام یک جور، دانشجو یک جور، استاد یک جور، کارمند یک جور... هر کسی با توجه به قدرت و توانائی که دارد تخلف و کوتاهی میکند. کارمند و رئیس اداره از کار میزند دزدی میکند رشوه میگیرد... استاد دانشگاه و دانشجو و معلم  از کلاس از درس میزنند بدون مطالعه سر کلاس حاضر میشوند ، مقامات ارشد اختلاس میکنند دزدی میکنند دروغ میگویند، تظاهر وریا میکنند و خیلی راحت با توسل به معصومین و مقدسات کارهای خود را با دروغ و مقدس معابی و عوام فریبی توجیه میکنند و اینکه همه خود را روشنفکر و زرنگ و دکتر و خوب و عالی میدانند و دیگران را ناآگاه و متخلف و عوام.  اینجا چیزی که بسیار مهم است و تقریبا هیچ کس هم به آن توجهی ندارد این است که هر تخلفی از هر کدام از ما انسانها سر بزند عینا از جان و روح خود تاوانش را خواهیم داد چه اینکه، کسی کار زشت ما را ببیند یا اینکه کسی متوجه آن نشود و جالبتر اینکه هر روز تاوان کارهای خود را میدهیم اما متوجه نمیشویم فکر میکنیم بدشانسی آوردیم. این همه فشار و استرس، ناراحتیها، توهین ها، تحقیر ها ،عصبانیت ها، تصادف، مریضی. ... اینا همه نتیجه کارها و افکار ماست. چرا که در قانون طبیعت هیچ چیزی سر سوزنی فراموش نمیشود و گریزی از قانون طبیعت نیست به عبارتی هر تخلفی از ما سر میزند به آئینه قانون طبیعت که در راستای قانون الهی است برخورد میکند و عینا به خود ما برمیگردد.
بخصوص امروزه دروغ و تظاهر و بی تفاوتی مثل یک مرض در همه افراد جامعه ایران سرایت کرده است ولی حتی یک بار کسی در درون خود سکنی نمیگزیند که چرا به خاطر چی این رفتارها را از خود بروز میدهیم؟ از چی میترسیم که به دروغ و ریا روی آوردیم یا وقتی انسانیت و عزت نفس را از دست میدهیم چه چیزی بهتر از آن به دست خواهیم آورد وقتی هیچ موقع نمیتوانیم شاد باشیم یا آرامش داشته باشیم پس چرا از تخلف و دروغ و کوتاهی دست برنمیداریم . چرا، دنبال چی هستیم. وفتی همه باهم در یک دور تسلسل تخلف میکنیم و همه رفتارهای انسانی را زیرپا میگذاریم از کی و چرا انتقاد میکنیم یا به طور دقیقتر این انتقادها و جوک درست کردن ها از چی نشات میگیرد؟ جدا از این که افراد جامعه صحیح و ناصحیح را از هم تشخیص نمیدهیم و در یک ناآگاهی مطلق به سر میبرند این روند خود از یک آینده خوبی خبر میدهد میتوان گفت که داریم از یک مرحله زندگی گذر میکنیم از ناآگاهی اجتماعی به مدرنیسم تمدن و شهرنشینی در حال گذار هستیم. به عبارتی همه این تحولات خبر از تغییرات بنیادین در فهم و آگاهی افراد جامعه میدهد  و از این بابت من خوشحال هستم و به آینده امیدوارم. به همان دلیل که گفتم همه اینها خبر از یک چیز خاص یک تغییر بنیادین از فهم انسانها دارد همه این سوال ها و انتقادات نشانگر یک تحول است نشانگر آن است که به قول آلبر کامو برده به جای رسیده که دیگر نمیتواند فرمانهای جدیدی را بپذیرد و برای خود حقی برابر با ارباب قائل است نه کمتر نه بیشتر . انسان وقتی این زشتی ها را متوجه میشود تا یک زمانی برایش جوک درست میکند و میخندد ولی یک جا باید خسته شود برگردد مقاومت کند در اینجا دیگر بی تفاوت نیست دیگر به این راحتی خواب نمیشد در این مرحله از آگاهی، دیگر هیچ دین و مذهبی نمیتواند مانع آگاه شدن انسانها شود البته شاید تعدادی از طرفداران حفظ وضع موجود بخواهند این روند را به تاخیر انداخته و باز نهایت بهره برداری و سوءاستفاده را از جهالت و نادانی انسانها ببرند ولی چیزی که مهم است این تغییرات ناگزیره و در درون جامعه اتفاق افتاده است انسانها خواسته و حتی ناخواسته آگاه شده اند و هر چقدر از جهالت دور میشوند سعی میکنند با پلیدی ها مبارزه کنند اینجاست که به آن خود آگاهی میرسند که اگر دیگران تخلف...
... میکنند من یکی مطلقا مرتکب هیچ تخلفی نشوم. در صورتی که امروزه در جامعه قضیه دقیقا برعکس هست همه میگویند من نخورم دیگری خواهد خورد اگر من دزدی نکنم دیگری میدزد ولی یک مقدار سطح شعور انسانی که بالا تر میرود حتی در حد یک موجود زنده مثلا وقتی در حد یک مورچه میفهمد میگوید من کاری به دیگران ندارم من موظف هستم به عنوان خلیفت الله مطلقا هیچ تخلفی نکنم. از کارم نزنم چیزی که براش زحمت نکشیده ام برندارم ... آن موقع شعار زدگی کنار میرود و هر کس در حوزه کاری خود با احساس مسئولیت واقعی عمل میکند تازه این نقطه صفر است اینجا انسان صاحب اندیشه میشود و تصمیم میگیرد که دست رنج دیگران را چپاول نکند زور نگوید دیکتاتوری نکند ظلم نکند و فقط فقط به دست رنج و زحمت خود قانع باشد. وقتی این آگاهی حاصل شد و بهش عمل شد انسانها به صورت واقعی به فکر آبادانی و خدمت واقعی به همنوعان را شروع میکنند نه اینکه تظاهر به خدمت بکنند وووو.... پس:

1-تغییرات بنیادین در فهم انسانها ناگزیره: چه بخواهیم یا نه این اتفاق خواهد افتاد و انسانها روز به روز عاقلتر میشوند و از رفتارهای خشونت آمیز و غیر متمدن دوری میکنند و با تفکر و اندیشه رفتار میکنند.

2-هیچ شخص و یا گروهی نمیتواند جلو آگاه شدن ناخواسته انسانها را بگیرد پس بیهوده برای در جهل ماندن انسانها تلاش نکنید.

3-آگاهی خود در همه حوزه های اجتماعی منجر به اصلاحات اساسی خواهد شد چنانچه در انتخابات اخیر دیدیم با تمامی فشارها و محدودیت ها باز مردم رشد سیاسی خود را در همان حد محدود نشان دادند.
4-البته اصلاحات متولی میخواهد و بایستی اصلاحات هدف دار باشد و جامعه ما را قدم به قدم به پیش ببرد

5-و اینکه خود این افراد و رهبران یا آوانگاردهای توسعه اجتماعی باید به یک اجتماع به یک مجموعه که دارای یک مانیفست مشخصی هستند تبدیل شوند تا به صورت مجموعه افکار مشترک با یک پارادایم مشخص به عنوان یک سکوی پرتاب ما را از یک افکار سنتی و خرافی که در آن گرفتار شده ایم رهایی بخشیده و شروع به آموزش ارزش های صحیح انسانی کنند.
در این مرحله تازه میتوان از الفبای یک جامعه مردم سالارانه و اعتقاد داشتن به اصول بنیادین دمکراسی و احترام گذاشتن به حقوق شهروندی سخن گفت.  چیزی که امروزه در جامعه ما ضرورت دارد و یادم رفت اشاره کنم اینکه اگر هر کسی به توانایی های خود آگاه باشد شغلی فراتر از توانایی خود نخواهد پذیرفت. البته این سطح آگاهی هنوز به چندین سال زمان نیاز دارد. مثلا هر کسی به خود اجازه نمیداد نماینده مجلس بشود یا رییس جمهور یک کشور بشود یا به هر نخوی برای اخذ مدرک تحصیلی بالاتر دانشگاه برود. در این قضایا فقط کافیست هر فرد یک ربع برای خودش وقت بگذارد و این سوال را از خودش بپرسد آیا من مجاز هستم مثلا من مجاز هستم  رییس جمهور یک ملت بشوم یا مجاز هستم نماینده مجلس بشوم و یا آیا من مجاز هستم دانشجوی دکترا باشم به عنوان مثال من چقدر مطالعه داشته ام که در مقطع دکترا تحصیل کنم ... و یا فردی که تحت شرایطی مدرک دانشگاهی برای خود دست و پا کرده است ایا مجاز هست استاد دانشگاه شده و برای دیگران ناآگاهی و نادانی تدریس کند  و غیره.  کافیست فرد در درون خود خودش را قانع کند. مطمئن باشید هر کسی عمیقا این سوالات را از خودش بپرسد دنبال خیلی کارها و شغل ها نخواهد رفت  و شغلی انتخاب خواهد کرد که توانایی آن را دارد. باز اینجا موضوعی فراموش نشود که اصل مجاز بودن در دنیای متمدن یک استاندارد های دقیق علمی و اخلاقی دارد و هر شخص نمیتواند برای خودش استانداردهای جدیدی را تعریف کند. حالا از همه شماها یک سوال داشتم شما فکر میکنید وقتی مثلا آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد و یا هر کس دیگر خواستند رییس‌جمهور ایران شوند یا نماینده مجلس شوند به این چیزا فکر میکردند؟ مردم چه نظری داشتند؟ ....
..............................................
تمام این دو سه صفحه مطلب بالا را مقدمه این چند جمله زیر قرار میدهم در این انتخابات مردم نشان دادند که اگر به جای بی تفاوتی و بی خیال بودن به اتفاقاتی که در محیط زندگی آنها اتفاق میفتد از خود رفتار آگاهانه و منطقی و به دور از خشونت و افراط نشان دهند آن غول تمامیت خواه چاره ای جزء تسلیم نخواهد داشت و باید تسلیم اراده و خواست مردم بشوند. چند نفر را میتوانند رد صلاحیت کنند هزار دو هزار چند هزار نفر؟ همه 70 میلیون نفر را که نمیتوانند رد صلاحیت کنند. پس رجوع به اندیشه و دوری از بی تفاوتی جواب داد تازه این اول راه بود یعنی تازه آن نه بزرگ را گفتیم و حاضر به پذیرش هر دستور و خرافاتی نیستیم از امروزه به بعد مردم هستند که با تشخیص خود آینده را انتخاب خواهند کرد و سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را رقم خواهند زد و آنها که سعادت و خوشبختی این ملت را تاب نمیاورند چاره ای جز تسلیم و یا ترک صحنه سیاسی و اجتماعی نخواهند داشت. مردم با این انتخابات حداقلی، ناچیز بودن تمامیت خواهان را به آنها درس دادند. آبراهام لینکلن در یکی از سخنرانی ها که کلی برنامه ریزی شده بود و همه منتظر یک سخنرانی مهم و تاریخی بعد از پیروزی در جنگ های داخلی بودند برخلاف انتظار همه مردم فقط یک جمله گفت و گفت سخنرانی من همان بود تمام شد. گفت (( پرچم های قبلی را جمع کنید و پرچم ایالات‌متحده آمریکا را در همه جای این کشور بزرگ برافراشته کنید.)) بله دوستان ایران مال همه ایرانی ها است. زن و مرد و ترک و لر و فارس و عرب و کرد، مسلمان و مسیحی و یهودی و زرتشتی و همه و همه... حق تعیین سرنوشت خود را در این کشور دارند. و یک گروه اقلیت حق ندارد به جای همه تصمیم بگیرد.
تاریخ هیچ چیزی را فراموش نمیکند و همه این تصمیمات ثبت میشوند و آیندگان بر اساس عملکرد و انتخاب های ما در مورد ما قضاوت خواهند کرد.
(( کریم عبداللهی ))

 

https://telegram.me/joinchat/B0iypzwq4R8ioULj3dAKkQ
و یا
https://telegram.me/joinchat/B0iypzw3Snyd5IzH6fdd9w

https://telegram.me/joinchat/B0iypzwq4R8ioULj3dAKkQ

 

افزودن نظر


کد امنیتی
تصویر جدید

خراسان شمالی


آمار بازدیدکنندگان

437امروزmod_vvisit_counter
569دیروزmod_vvisit_counter
6149این هفتهmod_vvisit_counter
3063هفته گذشتهmod_vvisit_counter
26427این ماهmod_vvisit_counter
23469ماه گذشتهmod_vvisit_counter
19356472کل بازدیدهاmod_vvisit_counter

بازدیدکنندگان: 7 مهمان حاضر
IP شما: 3.148.102.90
Mozilla 5.0, 
امروز: 31 فروردین 1403