گفتمان اصلاح طلبی از شعار تا واقعیت در آستانه انتخابات |
سه شنبه, 06 فروردین 1392 ساعت 17:19 بازدیدها:1843 مرتبه |
گزارش/ تعریف اصلاحات
اصلاحات وجهی از تحولات سیاسی است که در فرآیند آن به تغییرات آرام و مسالمت آمیز در جامعه آن هم به منظور دستیابی به تعادل و رفع مصایب، تسهیل خطاها و متوقفسازی سوءاستفادههای اجتماعی، جلوگیری از وقوع بحرانهای سیاسی، و حرکت رو به پیش در مهندسی اجتماعی مبادرت میشود تعريفي که هيچگاه در گفتمان اصلاحطلبي در کشورمان معنايي درستي از آن برداشت نشد. گفتمان اصلاحطلب ایران از فاصله سالهای 76 تا84 وقایع متعددی را برای کشورمان رقم زد که سعی کردیم در این گزارش به آن اشارهای داشته باشیم. پیشینه اصلاحات در ایران در دوره دوم اصلاحات که از سال 1380 شروع شد و با روی کار آمدن محمود احمدینژاد پایان یافت عملکرد سیاسی اصلاحطلبان حالت عقلانیتری به خود گرفت و برای اعتدالگرایی و منطقگرایی در رفتارها تأکید شد اما دخالت غیرقانونی رانتخواران وابسته به دولت در فرآیندهای نهادی مدنی در جبهه اصلاحات باعث شد تمام شعارهای این طیف سياسی بر باد رفته و در مجموع این بخش از گفتمان اصلاحات که با شعار آزادی و تأکید بر حقوق مدنی و سیاسی برسر کار آمده بود با شکست سختی به کار خود پایان دهد. از نقاط مثبتی که در دولت خاتمی در طول دو دوره از حیات اصلاحات رخ داد یکسان سازی نرخ ارز، تشکیل حساب ذخیره ارزی، اصلاح سیستم مالیاتی، اجرای قانون سرمایهگذاری خارجی، شروع ایجاد بانکها و بیمههای خصوصی و توسعه بورسهای استانی بود اما متأسفانه به دلیل مدیریت ضعیف و به رغم افزایش درآمدهای دولت از درآمدهای صادراتی و مالیاتی باز هم منبع اصلی منابع دولت از منابع خدادادی تشکیل میشد. در جریان اصلاحات برخی از گروهها هدف خود را تحقق دموکراسی در کشور میدانستند و برخی گروههای دیگر دموکراسی منطبق با دین را در دستور کار داشتند و برخی هم دین منطبق بر دموکراسی را هدف خود میدانستند لذا هیچگونه هدف مشخصی در جریان اصلاحات در طول عمر این جریان وجود نداشت. بنابراين جنبش اصلاحات بدليل نداشتن پايه هاي عميق علمي و ریشهاي باعث شد که اصلاحطلبان هم در راهبرد دچار از هم گسستگی شوند و هم نتوانند به ماهیتی که اساس یک ساختار غلط بود دست یابند. فقدان یک فرهنگ سیاسی غنی همواره در این جریان بیداد میکرد. گفتمان اصلاحات در سال 1376 تا 1384 به شیوه افراطی بر توسعه سیاسی تأکید کرد و از توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی غافل شد لذا به دنبال این موضوع علاوه بر افزایش ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی مشکلات معیشتی مردم همچنان حل نشده باقی ماند، طرح انتظارات بیجا، ایجاد توقعات گسترده و تأکید افراطی بر توسعه سیاسی بخش عظیمی از تودهها را به صحنه کشانید و فضای جامعه را به شدت سیاسی کرد.این درحالی بود که توسعه سیاسی ناقص ایجاد شده در حدی نبود که مطالبات و توقعات جدید بر مشارکت سیاسی را پاسخ دهد. این نکته نیز در خور تامل است که عملکرد مجلس ششم که اکثریت کرسیهای آن در اختیار طرفداران جریان اصلاحات بود به خوبی بیانگر این نگرش تک سویه و غفلت از جنبههای غیرسیاسی بود. در این مجلس بخش عمدهای از توان نمایندگان بر موضوعاتی مانند آزادی، مطبوعات و مسائل توسعه سیاسی به کار گرفته شد چنانچه سه فراکسیون دوم خرداد، مشارکت و اقلیت که بیشترین اعضا و به تبع آن بیشترین تعداد نطقها را به خود اختصاص داده بودند در نطق پیش از دستور خود، بیشتر مسائل سیاسی را بیان میکردند تعداد پرسشهای نمایندگان از وزرا نیز نشاندهنده میزان توجه آنان به اموری غیر از مطالبات مردم حکایت داشت در مجلس ششم 64 مورد از وزیر کشور، 12 مورد از وزیر اقتصاد و دارایی و 4 مورد از وزارت بازرگانی سوال شده و وزارت کشاورزی نیز فقط دو مورد از سوال نمایندگان را به خود اختصاص داده است. متأسفانه در دولت و گفتمان اصلاحات در سال 1376 تا 1384 کشور درگیر شدیدترین تشددهای حزبی و جناحی بود که این موضوع ماحصل تندرویها و شعارهای افراطی لایه تندرو و احزاب و گروه های دوم خرداد و وابسته به محمد خاتمی بود. گفتمان اصلاحات علیرغم پارهای از دستاوردهای مثبت در عرصه سیاسی کشور با قدرتطلبی انحصارخواهی و کشمکشهای حزبی، فضای سیاسی کشور را دچار بحران و بیثباتیهای فراوان کرد و با بالاگرفتن اختلافات تنشها و درگیریهای حزبی و غیرحزبی، نهادینه سازی توسعه و مشارکت سیاسی ممکن نشد. همانطوری که شاهد بودیم انتخابات دوم شورای شهر نشان داد که مردم از این درگیریها و سخنان تکراری خسته شدهاند و اقبال بسيار کمتري به اصلاحطلبان نشان دادند . از سویی توجه نکردن به برخی مطالبات دینی، انقلابی، اقتصادی و معیشتی آن هم در فضایی آکنده از سیاستزدگی نوعی سرخوردگی از مباحث توسعه سیاسی را در آحاد جامعه به ویژه جوانان ایجاد کرد. حال با توجه به این ارزیابی که ارائه شده است میتوان در یک نتیجه کلی گفت جریان اصلاحات در مجموع علیرغم شعارها و وعدههایی که در ابتدای شروع به کار خود ادعا کرد نه تنها هیچ دستاوردی را برای کشور به ارمغان نیاورد بلکه صدمات جبرانناپذیری به بدنه کشور در حوزههای سیاسی و اقتصادی وارد کرد. |